جدول جو
جدول جو

معنی آغاز نهادن - جستجوی لغت در جدول جو

آغاز نهادن
(مَ رَ)
آغاز کردن. آغازیدن: پس آن مزدور چنگ برداشت و سماع خوش آغاز نهاد. (کلیله و دمنه). شکال هم بدین نمط فصلی آغاز نهاد. (کلیله و دمنه). هر دو جنگ آغاز نهادند. (کلیله و دمنه)
لغت نامه دهخدا
آغاز نهادن
آغاز کردن
تصویری از آغاز نهادن
تصویر آغاز نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
آغاز نهادن
((دَ))
شروع کردن
تصویری از آغاز نهادن
تصویر آغاز نهادن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باز نهادن
تصویر باز نهادن
نهادن، گذاشتن، برجا گذاشتن، قرار دادن چیزی در جایی
فرهنگ فارسی عمید